سوینسوین، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

سوین ثمره عشق ما

هواتو کردم من عاشق تو این روزا هواتو کردم

سلام ناز دونه مامان . امروز قراره شمابا بابایی بری سر کار منم قراره جایی برم اما از دیشب همش تو فکرتم که نکنه بهت سخت بگذره ،موندم برم یانرم ! دیروز برات اش نذریتو پختم خیلی خوشمزه شده بود .ایشالاه قبول باشه . امروز از بعداز نماز صبح نخوابیدمو دارم کارای شمارو ردیف میکنم که روز خوبی داشته باشی . عزیزم دیشب شام نخوردی منم برااینکه  ضعف نکنی برات فرنی پختم و ریختم تو شیشه تابخوری حالا الان ۱۲ ساعته دیگه حتی شیر خشکتم نمیخوری  امان از این لجبازیهای بچگی . خلاصه داریم به دوران لجبازی و اقتدارشمانزدیک میشیم خداکنه بتونم از پس این مرحله  بخوبی بربیام . دوستت دارم مامانی بعدامیام از روز کاری شمامینویسم البته اگربتونم خودم...
31 ارديبهشت 1394

خدارو شکرکه تورو دارم

سلام نازنینترین دخترعالم . قراربود ادامه پست بعدی رو بنویسم دوبارنوشتم اماهربار بخاطر مسایل فنی قبل از ثبت پاک شد منم دیگه تصمبم گرفتم یه پست جدیدی برات بذارم  اخ نمکدون مامان ،جدیدا منو صدامیکنی مامان مون همون مامان جون خودمونه .خیلی بلا شدی .اما بذاریه چیزی بهت بگم .درسته که الان کوچیکی و این مسایل و درک میکنی امازبان گفتن نداری ،این روزا بابایی خیلی درگیر شده اما تمام امید و دلخوشیش به من وتو هست . یه خورده تو کارش مشکل پیش اومده اما وقتی از در میاد تو فقط صورت تو میتونه گره ابروهاشو باز کنه ،فقط صدای تو میتونه شادش کنه ،فقط بازیهای تو میتونه بخندونش . به قول بابا علی تو همه زندگی ماهستی ،درسته ماخوشبختیم چون همدیگرو داریم وه...
29 ارديبهشت 1394

کوچولوی ریزه میزه اینقده بلا نمیشه

سلام خانم کوچولوی ددری. دخترکم این روزادیگه واقعاحریف شیطنتات نیستم ،خوشحالم که اینهمه بازیگوشی مامانی دلم میخواد تامیتونی شیطنت کنی بازی کنی وهمیشه از بچگیت خاطرات خوشی داشته باشی تاحالا دوباربرات نوشتم وهردفعه نمیدونم چرا پاک شدن؟؟؟ امابازم برات مینویسم گل دخترم ،الان چندروز مونده به بیست ماهه شدنت ،سوین داری بزرگ میشی مامان ،عزیزکم امیدوارم یه روز برای بیست ماهه شدن نینی خودت بنویسی  کلماتیکه میگی : مامان بابا  به به  ددر نه  ممد( محمد) عمو لالا لالا( خاله) درد(زرد) اه اه ( موقعیکه یه کاری کردی کارستون ) ده  دو ددو نون  ااب والان تقریبا تمام اجزای کلی بدنتو ...
5 ارديبهشت 1394

........

  سلام گل مامان  اخ اگر بدونی این روزهاچقدر حالم کنارتو خوبه  اخ اگر بدونی باتمام سختیهای بچهداری چقدر حالم خوبه اخ اگر بدونی این بهار باتمام بهار های عمرم چقدرفرق داره کنارتو اخ اگر بدونی وقتی صدام میکنی بلند بلندو من جوابمیدم و رد صدای من و پیدامیکنی چه حال خوبی دارم  اخ اگر بدونی دوست دارم تمام لحظه های باتو بودنو ثبت کنم تا حتی ثانیه ای رو ازدست ندم کنارتو  اخ اگر بدونی چقدرتمام سختیها کوچیکن کنارعشق من به تو  اخ اگر بدونی تمام روزهای فروردین کدوم خاطره رو برای من مدام تکرار میکنه مامان جون  اخ اگر بدونی ..... سوین ،کنارتم ،دوستت دارم ،عاشقتم ،ممنونتم ،هرچی کلمه قشنگه تو ذهنم میاد ا...
18 فروردين 1394

سین جدیدهفت سین ما

سلام گل دخترم .سلام ناز گلکم .سلام شیرین زبونم  خدامیدونه این روزا چقدر شیرین و بامزه شدی .همه کارات با اداست .ادم میخواد قورتت بده عسلم . جدیدا تلفن و برمیداری و با کلی عشوه و ناز میگی  اااااللللللللووووووو دستاتو بعداز تموم شدن غذا میبری به نشونه شکر بالا و بعضی وقتا که رو مود خوردن نیستی هنوز لقمه اول و نخوردی الهی شکر میگی  صبح ها قبل از رفتن بابایی از خونه باهاش دست میدی بوس میفرستی و بای بای میکنی  از مادری کردنت برا عروسکات ستاره و شراره هر چیبگم کم گفتم همش میذاریشون زیر بغلتو هر جامیری میبریشون  بازی کردنت و خیلی دوست دارم وقتی برات اسباب بازی میخرم انگار خودم دوباره به سن تو برگشتم از بس با اح...
5 اسفند 1393