سوینسوین، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

سوین ثمره عشق ما

عاشقتیم ثمره عشق ما

1393/3/2 18:09
نویسنده : مامی
201 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم .امروز یه عالمه از دست تو من وباباخندیدیم اخه الان یه ماهه دنبال اتلیه برات بودم تا اینکه با خاله سپیده اشنا شدم که توی منزل کار عکاسی میکنن و منم ازشون خواستم بیان خونه تا تو راحت تر باشی .از دیشب شیطنتات شروع شد و منو بابا ساعت یک  نیم نصف شب تورو با یه فیلمی خوابوندیم چون صبح قرار بود خاله سپیده وهمسرش برای عکاسی بیان خونمون میخواستیم خوب بخوابی تا سرحال باشی .با مامان جونم هماهنگ کرده بودم بیاد ببرت حمام چون توبامامان جون خیلی ارامش داری بنده خدا صبح سر ساعت 9 اینجا بود .تورو برد حمام و بعداز حمام یه کم باهات بازی کرد و رفت .نیم ساعت مونده بود به اومدن خاله سپیده اینا تو خوابت گرفت هر کاری کردیم نخوابیدی هی بلند شدی و با رسیدن خاله سپیده واولین عکسی که از توگرفتن دیگه میخواستی بخوابی.من وبابایی انقدر شکلک دراوردیم که تو گریه نکنی که بابایی پشت صحنه کف کرده بود و منم غش. اخرسرم حریف هممون شدی و 45 دقیقه خوابیدی .بیچاره خاله سپیده و شوهرشم میگفتن بذار بخوابه ما صبر میکنیم .بعدازاینکه بیدار شدی 10 دقیقه میزون بودی اما بعدش دوباره خوابت گرفت و خلاصه بعداز دوساعت ونیم شکلک و بازی و ادا اصول کار عکاسیت تموم شد .اینارو برات نوشتم که وقتی بزرگ شدی خانم شدی هر وقت به این عکسات نگاه کردی از پشت صحنه هم خبر داشته باشی.یه هفته مونده به عروسی خاله جون منو بابا وسط جهازبرون و خرید لباس وکمک به مامان جون و..کشتیم تا از توتوی این ماه از سنت این یادگاریهارو داشته باشیم .دوستت داریم ثمره ی عشق ما .مبارکت باشهمحبت

پسندها (3)

نظرات (1)

مهربان مامان هلیا
2 خرداد 93 22:46
عزیزم مبارکت باشه واسه منم عکس چاپ کنی هااا یادت نره گلم..