برای تو که بهترینی

سلام گلم .این روزا قراره بابایی بره ترکیه .به منم میگه بیا اما من میدونم تو برای مسافرت امادگیشو نداری یا باید بذارمت پیش مامانی و برم یا نرم .بدون لحظه ای درنگ گزینه دوم رو انتخاب میکنم.یعنی نمیرم.ترکیه به چه دردم میخوره اگر تو نباشی باما .میمونم و صبرمیکنم تا همه چیز okبشه وبعد سه تایی بریم .توی این چندسالی که ازدواج کردیم من وبابایی هیچ مسافرت خوبی نداشتیم .میدونی شرایط یا مالی خراب بود یا فکری یا ...اما حالا چه بهتر که با جور شدن شرایط تو یه مسافرت خاطره انگیز سه تایی بریم .این میشه بهترین مسافرت دنیا چون توهم هستی عسلم.راستش من به تو دروغ نمیگم خودمم دوست دارم بابایی تنهایی بره .دلم میخواد کلش باد بخوره .تنها باشه وبه خیلی چیزا فکر کنه .منم دوست دارم تنها باشم اما تو باهام باشی.میخوام یه برنامه تهران گردی بذارم برای روزای دوتایی بودنمون .کلی هم دوستاتو دعوت کنم تا بهت خوش بگذره .خلاصه برنامه ها دارم برات .میدونی این روزا بیشترازاینکه تو به من احتیاج داشته باشی من به تو احتیاج دارم .من از اینکه تمام وقتم وصرف تو میکنم وحتی برای نوشتن تو وبلاگت باید دنبال فرصت بگردم و برای کارهای ضروریم هم دنبال وقت اضافه باشم اما خوشبختم .خوشبخت خوشبخت .خوشبختم که صبح ها رنگ چشمای تو اولین رنگیه که میبینم .صدای تواولین موسیقی که میشنوم.تلاش برای صبحانه دادن به تو از خواب بیزارم میکنه حتی اگر شب نخوابیده باشم .امید برای اینده تو چیزای بد واز ذهنم میبره وامید جاش میذاره.کنارتو بیشتر عاشق خدایی شدم که تورو خلق کرد .وابسته محبت وکرم  خالقی شدم که سرنوشتمونوبهم عجین کرد.خوشبختم که صدای نفسات بهترین ترانه شبانم میشه وبه خواب میرم .خوشبختم که برای ارامش تو باید با مشکلات بجنگم .اصلامن عاشق اینم که برای تو بیشتراز بیشتر تلاش کنم..چه حس خوبی دارم عزیزم کنار تو .کنارتمام مسایلی که میخوان منو به زانو در بیارن عطر تن تو چنان سر مستم میکنه که هیچ نیرویی توان مقابله باهاشو نداره.اره من خوشبختم .خوشبخت خوشبخت .دیگه چشمامو ادب کردم تافقط خوبی هارو ببینه .دیگه به قلبم یاد دادم فقط مهربونی هارو حس کنه.به مغزم گفتم فقط باید به امر به کارای خوب کنه .چون مادر فرشته ای مثل تو هستم پس باید لایقت باشم .ببخش عزیزم که قلم خوبی ندارم اما از ته دل نوشتم برای تو که بهترینی .دوست دارم بهترین من.